-
پنجشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۰، ۰۲:۲۷ ق.ظ
با اینکه انقلاب شده بود اما هنوز حجاب به عنوان یک قانون در نیامده بود و بعضی از زنها هنوز به سبک دوره شاهنشاهی بیحجاب در میان مردم رفت و آمد میکردند. محمد در سال اول دبیرستان درس میخواند.
در بین دبیرهای دبیرستان، خانم معلمی بود که بدون حجاب و با وضع زنندهای سر کلاس میآمد. محمد مکرر به او تذکر میداد که حجاب را رعایت کند. اما او گوشش بدهکار نبود.
محمد، بچههای کلاس را جمع کرد، برایشان کلی صحبت کرده بود. همه راضی شدند که از فردا به عنوان اعتراض به بیحجابی خانم معلم، سر کلاس حاضر نشوند. معلم فردا که آمد با کلاسی خالی روبهرو شد. با پرسوجو فهمید که قضیه از چه قرار است. تهدیدشان کرد که اگر برنگردید چنین و چنان میکنم. اما بچهها گفتند: تا حجابت را درست نکنی سر کلاس نمیآییم. کارِ محمد و پافشاری بچهها نتیجه داد. جلسه بعد معلم در حالی آمد که روسری به سرش داشت و جواربی ضخیم هم پوشیده بود!